هدیه ای که خدا به خاطر وجود تو به من داد
از بچگی همیشه نگاهم به آسمون بود.ستاره ی دنباله دار... آروزی همیشگی کوچولو که بودم با هزار خواهش و التماس شبای تابستون از مامانم اجازه میگرفتم که توی حیاط بخوابم با مهلا خواهرم رو میگم فقط و فقط چشم به آسمون میدوختیم تا خوابمون میبرد. و فردا شب دوباره همون آش و همون کاسه ،بزرگتر که شده بودم مامانم راحت تر بهمون اجازه میداد توی حیاط بخوابیم ولی آرزوی دیدن ستاره ی دنباله دار توی آسمون پر غبار مشهد تقریبا محال بود ... اونقدر به نجوم علاقه داشتم که توی دوران راهنمایی فقط کتابای نجوم رو میخوندم درباره ی دنباله دار ها و ... توی دوران دبیرستان دیگه اونقدر سرگرم کنکور بودم که فرصت برای خوندن اینجور کتابا رو از کف داده بودم البته نا گفته نمونه که...
نویسنده :
مامان نی نی
19:38