ترلانترلان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

ترلان دختر زیبای من

هدیه ای که خدا به خاطر وجود تو به من داد

از بچگی همیشه نگاهم به آسمون بود.ستاره ی دنباله دار... آروزی همیشگی کوچولو که بودم با هزار خواهش و التماس شبای تابستون از مامانم اجازه میگرفتم که توی حیاط بخوابم با مهلا خواهرم رو میگم فقط و فقط چشم به آسمون میدوختیم تا خوابمون میبرد. و فردا شب دوباره همون آش و همون کاسه ،بزرگتر که شده بودم مامانم راحت تر بهمون اجازه میداد توی حیاط بخوابیم ولی آرزوی دیدن ستاره ی دنباله دار توی آسمون پر غبار مشهد تقریبا محال بود ... اونقدر به نجوم علاقه داشتم که توی دوران راهنمایی فقط کتابای نجوم رو میخوندم درباره ی دنباله دار ها و ... توی دوران دبیرستان دیگه اونقدر سرگرم کنکور بودم که فرصت برای خوندن اینجور کتابا رو از کف داده بودم البته نا گفته نمونه که...
29 مرداد 1392

مسافرت

سلام دوستای وبلاگی ما یکشنبه داریم میریم مسافرت انشاالله اول شمال ساری و بابلسر بعدم رشت و اردبیل و آستارا یه چند روزی نیستم دلم برای همتون تنگ میشه وقتی برگشتیم کلی عکس از ترلانی میارم امروز که جمعه ست 2 روز وقت دارم که وسایل رو جمع کنم اگه تجربه ای دارین برای وسایلی که بخاطر نی نی باید ببرم لطفا بهم بگین و  برای سلامتی همه ی مسافرا یه صلوات هدیه کنیم.                                               ...
18 مرداد 1392

آتلیه مامانی

سلام عزیزم امروز برای اینکه نزدیک آخرای ماه مبارکیم فرنی نذری درست کردم بعدشم با عمه از شما یه عالمه عکس گرفتیم وای که چقدر اذیت کردی تا عکسا رو گرفتیم خوشگلکم ...
13 مرداد 1392

قصه ی تولد

سلام عسلکم قربونت برم که داری یک ساله میشی عزیزم 21 مرداد تولد توئه مصادف با 22 ماه رمضون ممکنه که 21 مرداد ما مسافرت باشیم از طرفی چون تولد تو توی شب عزیز قدر بود میخواستم یه افطاری کوچولو با خاله ها و عمه ها دور هم باشیم ولی گلم نه اون روز بابا سعید مرخصی داشت نه آقا جون و هردوتاشون سرکار بودن بنابراین افطاری رو جمعه گذاشتیم همراه با یه جشن تولد کوچولو برای تو گلم امیدوارم خوش بگذره بعدا میام و عکسای تولدت رو برات میگذارم        اینم لیست کارایی که توی یک سالگی انجام میدی 1- مسلط راه میری 3-هرچی دستت بیاد پرت میکنی فکر کنم داری جاذبه رو کشف میکنی 4-نای نای میکنی 5-تلویزیون تماشا می...
12 مرداد 1392

جشن تولد

جشن تولد کوچولوی ترلانی بقیش رو توی ادامه ی مطلب ببینید همونطور که گفته بودم یه افطاری کوچولو داشتیم با یه جشن کوچولو قربونت بشم که ذوق کردی برای جشن ژله ی سه رنگ درستیدم ولی عکسش خوب نشده اینم کیک کفشدوزکی شما اینم هدیه های ترلان دست همگی درد نکنه در آخر با تشکر از عکاس مجلس عمه جون باتشکر از مامانی و عزیز جون ،عمه لیلا جون ، خاله مهلا جون و خاله مهدیس جون که کمک کردند اینم عکس ترلان و خاله مهدیس و امیر حسین   ...
12 مرداد 1392

عروسی ترلان

اینم سفره عقد اینم عروس و دوماد قربون دختر نازم بشم اینجا عروسیه خاله ملیحه ست منم شیطونی کردم این عکسا رو از تو و اشکان (پسر دایی خودم ) گرفتم. ...
12 مرداد 1392

اتفاقای عجیب

سلام ترلان جونم میدونم خیلی وقته وبلاگت رو آپ نکردم آخه این چند وقت اونقدر اتفاقای زیادی افتاد که اصلا فرصت نداشتم واست حتی بنویسم. اولیش امتحانای دانشگام بود که تقریبا همه ی وقتم رو پر کرده بود و استرس و اینجور چیزا... دومیش که خیلی هم بد بود مریضیه سختی بود که تو دچارش شدی و همه ی ما رو خیلی نگران کردی دست مامانی درد نکنه اومد خونمون و از تو مواظبت کرد یه لحظه هم ما رو تنها نگذاشت تا تو خوب شی دیگه گلم امتحانای منم بود و من به خاطر تو عشقم کلا درس خوندن رو کنار گذاشتم تا به تو برسم خدا خیر استادم دکتر دور اندیش رو بده که منو درک کرد و نگذاشت که درسم رو بیوفتم.  هنوز حال تو خوب نشده بود که اتفاق بد دیگه ای افتاد اون...
9 مرداد 1392

لحظه لحظه های با تو بودن

عزیز دلم به سلامتی جواب امتحانای مامانیت هم اومد و مامان باهوشت همه ی درساشو با نمره ی خوب قبول شده به افتخار مامانی دیگه گلم شما 4 تا دندون در آوردی و مروارید پنجمت داره اذیتت میکنه تا بیاد بیرون و تو رو هر چه زیبا تر کنه هستی من وقتی با سرعت هر چه تمام تر چهاردست و پا میکنی تا بیای پیشم قلبم واست تند تند میزنه و از اینکه همچین فرشته ای دارم خدارو شکر میکنم عزیزم ماه رمضون شده ماه رمضون برای من پر از خاطره های قشنگه ماه رمضون سال گذشته خدا تو قشنگترین هدیه ی زندگیم رو به من داد. در مهمتری و عزیزترین شب سال یعنی شب قدر گلم خدایا چجوری به خاطر این هدیه ی گرانبها از تو سپاس گذاری کنم ...
9 مرداد 1392